::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::

نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم


تعداد بازدید : 194
نویسنده پیام
khadem
آفلاین



ارسال‌ها: 1291
عضویت: 24 /10 /1390
تشکر کرده: 1
تشکر شده: 77
متن گریز روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها-گریز شانزدهم

حیا و عفت حضرت زهرا (س) بقدری بود که از نابینا هم رو میگرفت . فرمود پدر جان !اگر او مرا نمیبیند من که او را میبینم . بوی مرا که استشمام میکند . مردم !حضرت زهرا (س) با این درجه از حیا و عفت چه حالی پیدا کرد ؛ هنگامی که آن نامرد در کوچه ای که دو نفر به سختی از کنار هم رد میشدند ؛ جلوی راه او را سد کرد ؟ چنان سیلی به صورت نازنینش نواخت که گوشواره ی حضرت از گوشش به زمین افتاد .......

تو ای ثانی همان هستی

که ره بر مادرم بستی

به یک ضربت تو بشکستی

از او پهلو و از من دل

چو دستان تو را دیدم

ببستم چشم و لرزیدم

صدای ناله بشنیدم

خسوف ماه شد کامل

تو دیدی مادرم تنهاست

به دور از دیده ی بابا ست

نگفتی طفل او این جاست

غم مادر و را مشکل

ندیدی خردسالم من

ندیدی در چه حالم من

ز غم بشکسته بالم من

چسان او را برم منزل

به محشر از توام شاکی

کشم آهی ز غمناکی

به یاد چادر خاکی

که شد از اشک چشمم گل

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

انتشارات: صبح امید

دوشنبه 30 دی 1392 - 19:47
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش



تازه سازي پاسخ ها
پرش :
صفحه اصلی | انجمن | ورود | عضویت | خوراک | نقشه | تماس با ما | طراح

این قالب توسط سایت روزیکس طراحی شده است و هر گونه پاک کردن لینک طراح پیگرد قانونی دارد !