زمینه زبانحال امام مجتبی علیه السلام
من ، کوچه ، مادر ، سه تایی مون پر دردیم
من ، کوچه ، مادر ، هر جوری بود سر کردیم
من ، کوچه ، مادر ، بذار یکم بر گردیم
من دیدم تو چشماش ، بغض بابام حیدر
کوچه داشت می لرزید ، زیر پای مادر
مادرم رفت تا که ، خورد به دیوار آخر
ای وای ، اون روز ، من شدم شهید
سد ، راه شد ، وحشی پلید
زد به ، مادر ، ضربه ی شدید
وای مادر وای
من کوچه مادر یه مثلث از رازیم
من کوچه مادر شده داستان زاریم
من کوچه مادر دلیل بی قراریم
من دیدم که مادر ، روی خاک حیرونه
کوچه هم می دید که ، چشم من گریونه
مادرم مضطر بود ، بعد ازون تو خونه
چادر ، خاکی ، صورتش کبود
روی ، گوشش ، گوشواره نبود
توی ، گوشم ، آه و ناله بود
وای مادر وای
روضه ی شب هام ، شده من کوچه مادر
علت تب هام ، شده من کوچه مادر
ذکر رو لب هام ، شده من کوچه مادر
من ازون روز دیگه ، خواب ندارم راحت
کوچه میاد پیش ، چشم من هر ساعت
مادرم کاش باشه ، رو سر من سایت
توی ، خونه ، بارون غمه
خیس از ، حالت ، چشمای همه
میگه ، زینب ، چرا قدت خمه
وای مادر وای
گدای کریم
http://s6.picofile.com/file/8243395626/man_koche_madar.wma.html