::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::

نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم


تعداد بازدید : 297
نویسنده پیام
khadem
آفلاین



ارسال‌ها: 1291
عضویت: 24 /10 /1390
تشکر کرده: 1
تشکر شده: 77
بی بی نیمه های شب آرام آرام آمد گودال دید مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم هست

بی بی نیمه های شب آرام آرام آمد گودال دید مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم هست، شروع کرد با مادر درد و دل کردن، مادر جان کجا بودی، صبح تا حالا چه بلایی سرم آمد، دیدی حسینم را گرفتند ...

فرمود دخترم من صبح تا حالا همه ی صحنه ها را دیدم، کنارت بودم، بالا سر علی اکبر (علیه السّلام)، بالا سر قاسم (علیه السّلام)، حتی تو از خیمه نیومدی اما من بالای سر بچه های تو هم بودم ...

عرضه بداریم: بی بی جان ! زینب ! متوجه شدی مادرت اومده گودال، مادرت بدن بی سر را زیارت کرد، اما مادرت یه جای دیگه هم رفت، شما نرفتید، سند داری؟ بله اون جایی که امشب سر داداشت رفت، می دونی امشب سر اربابت کجاست؟ امشب تا صبح سر حسین (علیه السّلام) گوشه ی تنور است ... .

زن خولی می گه دیدم نور داره به آسمون می ره ...

ستاره ی درخشان شام

منبع:كتاب گلواژه های روضه

دوشنبه 22 آبان 1391 - 09:35
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش



تازه سازي پاسخ ها
پرش :
صفحه اصلی | انجمن | ورود | عضویت | خوراک | نقشه | تماس با ما | طراح

این قالب توسط سایت روزیکس طراحی شده است و هر گونه پاک کردن لینک طراح پیگرد قانونی دارد !