::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::

نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم


تعداد بازدید : 419
نویسنده پیام
amirfa73
آفلاین



ارسال‌ها: 27
عضویت: 13 /6 /1392
شناسه یاهو:
تشکر شده: 2
یا عباس (ع) از حسنعلی فاتح نژاد

یا عباس
هرگز برادری چو یل کربلا نبود

گر بودهم یقین پسر مرتضی نبود

هرگز نشد دمی به برادر جفا کند

در پیش نهر دست به آب و رها کند

در غریرتش نوشته شده زاده ی علی

فرزند شیر حافظ دین پیمری

عباس آتش همه ی خیمه های شر

دست خدا و ساقی نسل ابوالبشر

عباس بود و آب فرات همچو نیل بود

فریاد خیمه ها به عموشان گسیل بود

لب های تشنه را چو بدید از نبود آب

اذن امیر خود بگرفت و به سوی آب

در دشت کربلا همه را چون امیر شد

از ترس دشمنش حملاتش کثیر شد

یک سو صدای شیر سپاه خدا علی

کفتار ها به سوی دگر در تکاوری

عباس چون اراده ی قتلش کثیر شد

هل من مزید و باب درک تیغ شیر شد

یک یک نمود در صغر این زادگان سگ

این سفلگان پست چو تیغی که بر فلک

دیگر نبود دعوی هل من مبارزش

پاسخ میان جمع کثیر مبارزش

پس شد به سوی آب فرات و دوان رسید

مرحم زن لب همه ی کودکان رسید

دختی بگفت باز عمو آب میدهد

چیزی که دید مادر من خواب میدهد

دیگر بگفت باز علمدار میرسد

شیر سپاه و میر سپه دار میرسد

چون مشک در میان سپه آب داده شد

با اذن باز سوی خدا سوق داده شد

بر اسب خود نشست و همی عزم نیل کرد

غافل زکید سفله تنان تن گسیل کرد

چون گشت سوی اب ز دشمن کسی نبود

یارای جنگ شیر خدا هرکسی نبود

لب تشنه ی لب دریای عشق حق

مشک آب کرد و گشته بدن سرد و بی رمق

بر اسب خویش بود که ناگه ورا زدند

نی از جلو که سگ صفتان از قفا زدند

تیغی زدند و روی زمین دست شه نشست

گویی که خاک گور به روی کله نشست

مشکش به دست دیگر و چون تیر در کمان

شد سوی خیمه همه کروبیان روان

ناگه حجوم دشمن سفاک تازه شد

دست دگر به روی زمین در کرانه شد

اما نبود مشکل وی دست مشک بود

ماندن چگونه سوی خدا روی اسب بود

بی غیرتی لگدی زد که یاد من

امد صدای پهلوی مادر ابالحسن

عباس شیرحق خدا شاه عالمین

افتاد روی خاک و بگفتا اخی حسین

بنگر چگونه مادرمان حرف میزند

این فاطمه است نام مرا صرف میزند

شرمنده ات شده ام ملک عرش کبریا

مشکم ندارد اب برادر مکن نگاه

بر من که برلبان ترم خون چکیده است

از من برادرا دل تو ارمیده است?

گفتا اخی دگر سخن از آب بس مکن

اب فرات نام تو بود و تو شک مکن

عباس ساقی همه ی تشنگان عشق

رویی نما به سوی همه کشتگان عشق

تا شیعه از تمام سجایات تب کند

از یاد غیرتت سگ نفسش ادب کند

حسنعلی فاتح نژاد(خوشدل)

دوشنبه 25 فروردین 1393 - 02:38
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش



تازه سازي پاسخ ها
پرش :
صفحه اصلی | انجمن | ورود | عضویت | خوراک | نقشه | تماس با ما | طراح

این قالب توسط سایت روزیکس طراحی شده است و هر گونه پاک کردن لینک طراح پیگرد قانونی دارد !