::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::

نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم


تعداد بازدید : 836
نویسنده پیام
khadem
آفلاین



ارسال‌ها: 1291
عضویت: 24 /10 /1390
تشکر کرده: 1
تشکر شده: 77
روضه حضرت علی اصغر (ع)

صدای جانسوزی، زینب کبری (سلام الله علیها) را از خاطرات خویش جدا می سازد، خدایا این صدای ناله ی کیست؟ آری می شوند، صدای دل گرفته ای را که می خواند «اصغرم، کودکم» با عجله راهی خیمه ی نیمه سوخته می گردد و پرده را بالا می زند که ناگهان رباب را می بیند که زانوان خویش را بغل گرفته و گریه می کند.

با متانت خاص خود می فرماید: همسر برادرم چه شده؟ مگر قرارمان بر سکوت نبود؟

رباب با گریه ی خویش با خواهر شوهرش تکلم می کند «امروز قدری آب خوردم، سینه ام قدری شیر پیدا کرده و یاد علی اصغر و لب تشنه افتادم که در اثر عطش بر سینه ی من چنگ می زد و تقاضای آب داشت، آن موقعی که اصغر داشتم شیر نداشتم، حالا که شیر دارم شیرخواره ندارم.

عقیله ی بنی هاشم، ص 237

منبع:كتاب گلواژه های روضه

چهارشنبه 01 آذر 1391 - 10:38
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
1 کاربر از khadem به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند : mohsen6432 ,



تازه سازي پاسخ ها
پرش :
صفحه اصلی | انجمن | ورود | عضویت | خوراک | نقشه | تماس با ما | طراح

این قالب توسط سایت روزیکس طراحی شده است و هر گونه پاک کردن لینک طراح پیگرد قانونی دارد !