asghar
ارسالها: | 4 |
عضویت: | 9 /1 /1391 |
|
جنايات نسبت به زنان و دختران
در ميان بعضى قبايل، رسم چنين بود كه زنان باردار به هنگام وضع حمل به نقطهاى دور از خانوادههاى خود در صحرا مىرفتند و با كمك زنان ديگر به حفر گودال مىپرداختند تا اگر نوزاد دختر باشد، كودك بىگناه را در ميان گودال دفن نمايند و زحمت پدر در به خاك سپردن فرزند، كم شود. در نتيجه، با كشتن دختران بىگناه از تعداد زنان كاسته مىشد و بالاجبار، هر سه يا چهار مرد با يك زن ازدواج مىكردند. چنين ازدواجى را «ضمد» مىناميدند. زن، پس از وضع حمل، به ناچار، به شوهران خود مراجعه مىكرد و از ميانشان پدرى براى فرزند خويش پيدا مىنمود و نوزاد به هر كدامشان كه بيشتر شباهت داشت، تعلق مىيافت و او پدرش محسوب مىشد. (1) حال، بايد ديد فرزندانى كه از خون و شير مادرانى كه داراى همسران متعددى بودند، تغذيه مىكردند، داراى چه روحيه و خلق و خويى مىشدند و در جامعه چه ارزش و قيمتى داشتند؟ در اعراب عصر جاهليت، مادر هيچگونه نقشى در سرنوشت فرزندان خويش نداشت و تنها پدر بود كه از اختيارات نامحدود درباره فرزندان استفاده مىكرد. حتى مادر با آن همه عواطف مادرى كه وديعه الهى است، نمىتوانست از زنده به گور شدن دختران جلوگيرى كند و ناگزير شاهد مرگ جانگداز جگرگوشهاش- كه قلب كوچكش مالامال از اميد به زنده ماندن و زيستن بود- مىشد. (2) 1 ـ حقوق زن در اسلام و اروپا، ص 66. 2ـ آمنه (س)، مادر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم، پاورقى ص 33.
|
|
چهارشنبه 09 فروردین 1391 - 10:10 |
|