یا مولا(ع)

چراغ عشق مولامان چه دامن سوز و رقصان است

بر اصلاح هر سستی موثر در دل و جان است

زبان عشق مولایی سه اسرار مگو دارد

یکی عین است و دیگر لام و یک یا پشت او دارد

و آمد عین تا حرفش به نصب عین ما باشد

همی لام آمده تالب زبون از ذکر لا باشد

و یا آمد بگوید که اگر یا در نهی در عشق

تمام کار و اعمالت هباء منبثا باشد

کمی خوشدل بگو از دل که در راه علی هرکس

که آوردست اخلاصش در این سر ها سری باشد

عمل کن خوشدلا بر دین که گر کج گشته شد آیین

برایت در دو دنیایت سنان حیدری باشد

مگو مولا اگر گفتی بیاور مال هنگفتی

که سرمایه در این وادی عمل بر اصل دین باشد

چه خوش گفته است اصل دین امام باقر سیمین

نماز و روزه وحج و جهادت اصل دین باشد

و شرط اصلی آیین ولایت گفته شاه دین

که اصل پنجم ار نبود خطر در اصل دین باشد

ولی یعنی رسول الله ولی یعنی علی مولا

که شرطش عشق بر این دو عمود آهنین باشد

نبی نور است و مولانور مثالی از جبال طور

که گر یابی تو معنی را ضمیرت لاله گون باشد

اگر باما امام ما و من با او شوم همراه

فراهم عرصه ی روز قیام آتشین باشد

نگو مهدی بیا تا ما بکن از حال عمل جانا

که گر آید امام ما بدستش صیف دین باشد

بدستی عشق نزدیکان به دستی بغض بد کیشان

و خوشدل را تو پرسی گر میان آن و این باشد

اگر لطفش شود مقبول سعادتمند و بس مشکور

و اگر نابود گرداند دلش نالان و خون باشد

که امد هستی و جانم امامم نور چشمانم

ولی بد عهدی من چون سنان بر قلب دین باشد

نمودم عهد از اکنون نگردانم دگر من خون

دل مولای من آرام زدست مسلمین باشد

اگر خوشدل شوی روزی رموز عشق آموزی

که معنا اندر این معنا امام متقین باشد

چو خواهی خامه بگذاری بگو در دل چه ها داری

که ایمان و عمل با او قبول افتد ثمین باشد